دمکراسی یا سرابی در کویر جهان امروز

نگاهی به نمایش « نظم نوین جهانی » نوشته‌ی هارولد پینتر و کارگردانی آقای امین اسکندری و با بازی آقایان عباس رئیسی، یحیی نظری، محمد علی هوشیار.


روح اله راوش
 6 اردیبهشت 1391

واما هارولد پینتر:

هارولد پینتر متولد دهم اکتبر 1930 در لندن می‌باشد، وی نمایشنامه نویس، بازیگر، شاعر و منتقد اجتماعی، سیاسی و برنده جایزه نوبل درادبیات ( 2005 ) و یکی از بزرگترین و تاثیرگذار ترین نویسندگان برادبیات دراماتیک قرن بیستم می‌باشد.

برخی از آثار مطرح او :

جشن تولد ( 1957) – سرایدار (1959) – بازگشت به خانه (1964) – زمانهای قدیم (1970 ) – جهنم دره ( 1974 ) – خیانت ( 1978 ) – شات آخر ( 1982 ) و ...

وی درنهایت به تاریخ 24 دسامبر2008 دیده از جهان فرو بست.

« نظم نوین جهانی » متنی کوتاه و مینی‌مالیستی است، که با درایت هرچه تمامتر و باظرافتی خاص و در عین حال هوشمندانه به نقد مسئله مهم دمکراسی در جهان امروز می‌پردازد. کاری که «پینتر» با سبک خاص نوشتاری خود، در قالب نشانه ها و نمادها سعی بر آن دارد تا مخاطب خود را به لایه های پنهان متن رهنمون سازد.

با در نظر گرفتن اینکه «پینتر» این نمایش را در سال 1991 پس از حمله آمریکا به عراق می‌نویسد، می‌توان به این واقعیت پی برد که « نظم نوین جهانی » متأثر از این حادثه به رشته‌ی تحریر در آمده.

تأکید نویسنده بر ایجاد فضایی پر التهاب و سرشار از پرسش‌های گوناگون، و دادن کدهای مختلف به وسیله‌ی نمادها و نشانه‌های گفتاری و رفتاری، همچنین سکوت که از شاخصه‌های متون «پینتر» به شمار می‌رود، همه و همه به جهت رساندن مفهوم اصلی اثر به مخاطب بکار برده می‌شود، که این خود یکی از ویژگی های مهم و درخشان متن بشمار می‌رود.

پینتر با نگاهی خاص به موضوع دمکراسی در لایه های پنهان « نظم نوین جهانی »، هویت اصلی دمکراسی را در جهان امروز به چالش می‌کشد، دمکراسی که از معنای واقعی خود فاصله گرفته و کارکرد حقیقی آن نادیده انگاشته شده و از آن تنها به عنوان ابزاری پیش برنده به جهت جلب خواسته‌های عده‌ای محدود سود می‌جویند.

از سوی دیگر نویسنده با آفرینش سه شخصیت در آسمان نمایش خود می‌کوشد، پیرو رویداد اصلی نمایش، شخصیت پردازی مناسبی داشته باشد، و هر کدام از این سه تن را نماینده‌ای از آنچه ما به عنوان نماد و نشانه برای درک مفهوم اصلی این اثر و ربط آن با لایه‌ی پنهان متن، یعنی نقد دمکراسی در جهان امروز می‌باشد، در پیش روی ما قرار می‌دهد.

در « نظم نوین جهانی » متهم نماینده‌ی ملت‌های اسیر در بند تهاجم بی‌رحمانه‌ی ابر قدرتهای جهانی است، که با شعار دمکراسی دستان و دیدگان و اندیشه‌ی ملتها را در بند استعمار خود می‌کنند، و دو بازجو، هر یک به نوعی نماینده‌ی استعمارگران و مهاجمان آزادی ملت‌های جهان و بخصوص جهان سوم می‌باشند.

( البته صحبت در مورد «پینتر» و نمایشنامه « نظم نوین جهانی » نیاز به ساعتها فرصت و بحث و گفتگوی فراوان دارد، که از حوصله‌ی این مطلب خارج می‌باشد، لذا به همین مقدار بسنده می‌کنیم. )

و اما اجراء :

امین اسکندی از هنرمندان جوان و باتجربه‌ی نمایش کازرون می‌باشد، که هر از چند سالی با اجرای یک اثر آن هم از نویسندگان بزرگ ایرانی و خارجی، ردپای خود را در کتاب نمایش کازرون به خوبی به جای می‌گذارد.

اجرای « نظم نوین جهانی » را توسط این گروه می‌توان موفق ارزیابی نمود به چند دلیل:

اول انتخاب متن توسط کارگردان که از قضا خود نیز مترجم آن است، مشخصن به عمد و با در نظر گرفتن جمیع جهات و شرایط موجود جامعه جهانی صورت پذیرفته است.

دوم : خوانش کارگردان از این اثر و تلاش او و بازیگرانش برای ارائه آنچه آنان به عنوان تحلیل خود از شخصیت ها و کل نمایش و در یک کلام نشان دادن زندگی درونی شخصیت ها و کلیت نمایش به مخاطبان می‌باشد.

سوم : تلاش بازیگران برای ارائه یک بازی روان و به دور از غلوهای غیر منطقی که در راستای ایجاد ارتباط تنگاتنگ با مخاطب و البته متناسب با شیوه‌ی اجرایی می‌باشد. و می‌توان افزود نورپردازی خاص، ریتم کند و تمپوی بالا، هم در بازی و هم در کلیت اجراء، حرکت زیاد و جابجایی کم، عکس العمل‌های انفجاری در برخی از صحنه‌ها در حرکت و بیان و حتی نور، به کارگیری حس بویایی و لامسه‌ی مخاطبان، و استفاده از نمادها و نشانه ها در آکْسِسْوار صحنه، لباس‌ها، رنگها و در یک کلام استفاده خاص کارگردان از عناصر اجرا، همه و همه در راستای شیوه‌ی اجرایی مختص این اثر است.

اسکندری سعی دارد تا با ایجاد یک فضای رئالیستی، بازیگرانش را در شرایطی قرار دهد که واکنش‌های آنان نسبت به محیط حالتی طبیعی داشته باشد، و آنان به باور کردن خود به عنوان شخصیت های زنده در نمایشنامه نزدیک شوند، و صد البته اگر در این راه موفق شوند برای مخاطبان خود نیز باور پذیر خواهند بود.

می‌توان گفت هر سه بازیگر در این نمایش به نوعی در مسیر درست حرکت می‌کنند، و در بسیاری از لحظات نمایش با درک درست از موقعیت و فضایی که نمایشنامه و کارگردان برای آنان ایجاد کرده است، رویداد های دراماتیک اثر را شکل داده، و آنان را مانند حلقه‌های زنجیر به هم متصل و به سمت پایان نمایش هدایت می‌کنند.

آنچه که در مورد این نمایش واضح و مشخص می‌باشد، این است که کارگردان سعی دارد با ایجاد نورپردازی خاص و البته روبه بازیگرِ نقش متهم و تماشاگران، و چینش مخاطبان همسو با بازیگرِ نقش متهم و رو در روی کارکترهای دو بازجو، و در یک کلام قرار دادن تماشاگران به صورت نسبی در شرایط خاص کارکتر متهم، عرصه را بر تماشاگران خود تنگ کند، و به نوعی آنها را در شرایط شخصیت متهم قرار دهد، و آنان را وادارد به درک شرایط موجود، یعنی به نوعی به اندیشه واداشتن مخاطبان نسبت به اتفاقات نمایش.

در نهایت لازم می‌دانم از امین اسکندری به خاطر انتخاب به جای متن و خوانش درست از آن و تلاش او برای هدایت درست اثر و همچنین از هر سه بازیگر نمایش به خاطر تلاش و دقت برای خلق لحظات تاثیرگذار و البته مناسب با شیوه‌ی اجرایی تقدیر نمایم.

و در پایان به عنوان مسئول انجمن هنرهای نمایشی شهرستان کازرون از تمامی عزیزانی که آقای اسکندری و گروه محترمشان را، برای اجرای این اثر یاری نمودند تشکر و قدردانی می‌نمایم، عزیزانی همچون: شهردار محترم، جناب آل مجتبی ( مدیریت فرهنگسرای شهرداری )، جمال اژدری و هنرمندان انجمن هنرهای نمایشی کازرون و. ...

با آرزوی موفقیت روز افزرون برای همه شما عزیزان .

کازرون 6 اردیبهشت 1391