نقبی به نمایش نظم نوین جهانی به کارگردانی امین اسکندری
یحیا نظری (کارشناسارشد کارگردانی تئاتر)
اردیبهشت ماه 1391
نظم نوین جهانی یکی از آثار متاخر هارولد پیینترنمایشنامه نویس، بازیگر و کارگردان انگلیسی تبار معاصر است. پینتر در کنار ساموئل بکت و اوژن یونسکو از جمله درام نویسان برجسته ابزورد به حساب میآید.
در اینجا با یک نمایش کوتاه مینیمالیستی مواجه هستیم که اسکندری ضمن وفاداری کامل به متنِ پینتر آن را به اجراء در آورده است. شاخصههای مینیمالیستی اثر باعث شده است که پینتر حجم انبوهی از اطلاعات و نشانهها را به صورت کاملن فشرده و موجز در یک متن 5 صفحهای ( که اجرای آن نیز 15 دقیق به طول انجامید ) بگنجاند. تحلیل این حجم از اطلاعات و نشانه ها برای مخاطب البته سخت است. اما نباید فراموش کنیم که « دیر یافت » بوددن اثر هنری از جمله مؤلفه های آثار مدرن و پست مدرن به حساب میآید. و نظم نوین جهانی پینتر نیز ازاین قائده مستثنی نیست. همین امر باعث شد که قریب به اتفاق تماشاگران در پایان نمایش احساس کنند که چیز زیادی دستگیرشان نشده است، اما به اعتقاد من با درنظر گرفتن دیر یافت بودن این آثار، ایجاد تفکری که در تماشاگران بوجود آمده آیتم بسیار مهمی است.(همان چیزی که در زیبایی شناسی هنر غرب اتفاق افتاد) و این ایجاد تفکر در تماشاگر به معنای شروع کار برای او در پایان نمایش است. چه خوب است که مخاطبان آثار هنری در جامعه مدام به تفکر کردن واداشته شوند.
برای اینکه به تحلیلی قانع کننده از این اثر برسیم از همان ابتدا باید از مواجهه ساختارگرایانه با اثر اجتناب کنیم و با یک رویکرد پساساختارگرایانه به سراغ نقد و تحلیل این اثر برویم. به عبارتی بهتر اینکه اگر با یک رویکرد ساختارگرایانه به دنبال یک قانون یا ساختار یا معنا یا مبنای واحد نهفته و زیرین اثر بگردیم به بن بست میرسیم. چرا که با این کار راه را بر دیدگاهها و خوانشهای دیگر میبندیم. و همچنین میتوان گفت که متن و به تبع آن اجراء تن به خوانشهای ساختارگرایانه نمیدهد و باید در نظر داشته باشیم که پینتر مطمئنا تحت تاثیر اندیشههای پساساختارگرایانه دست به رمزگذاری متکثر اثر خود میزند و از این طریق راه را برای خوانش های متکثر باز میگذرد. به همین خاطر برای تحلیل اثر چه در اجراء و چه در حوزه متن معتقد به یک همزمانی هستم. همزمانی دیدگاههای متفاوت و رویکردهای گوناگون نشانه شناسانه، روانشناسانه، جامعه شناسانه و همچنین رویکردهای مبتنی بر زیباشناسی و شیو هی اجرایی و ...
با یک رویکرد نشانه شناسانه باید گفت که بخش اعظم مفهوم اثر در درون نام نمایشنامه نهفته است. « نظم نوین جهانی » به عنوان یک دال، حاوی مفاهیمی است که البته پیبردن به آنها مستلزم داشتن میزانی از حد دانش مربوطه است. عملیات نظم نوین جهانی متعلق به تفکر غربی و حاصل خرد گرایی عصر روشنگری است. یا به عبارتی بهتر فرزند مدرنیتهی معتقد به پیشرفت، عقلانیت، خوش ببینی، شناخت مطلق و... است. متفکران عصر روشنگری با اعتقاد به اینکه ارزشها ی آنها باید در سراسر جهان پیاده شود متکبرانه اروپا را پیشرفتهترین و روشنفکرترین بخش جهان میدانستند. آنها اروپا را متمدنتر از بقیه جهان میدیدند و در نتیجه این تفکر خطرناک به وجود آمد که دیگر کشور ها و نژادها را باید استعمار و استثمار یا اصلاح کنند. (باید توجه داشت که پینتر این نمایشنامه را در سال 1991 مقارن با حمله ی آمریکا به عراق نوشته است.)
ازطرفی دیگر نظم نوین جهانی را میتوان متناسب با دهکدهی جهانیای که بوسیله ارتباطات و تکنولوژی سایبرنتیک در حال شکل گیری است در نظر آورد که خود بخشی اجتناب ناپذیر از یک پروسهی نظم نوین است، چه خوب و چه بد.
اما تحمیل یک نظم نوین جهانی ( آنچه که حاصل تفکر خودشیفته غربی است ) همان چیزی است که پینتر در این اثر به نقد آن میپردازد. از سویهای دیگر نظم نوین جهانی پینتر نقد هرگونه تحمیل عقاید است.
اسکندری با یک اجرای رئالیستی و به کار گیری دالهای غیر کلامی علاوه بر انتقال این مفاهیم به نوعی بر لایههای دلالتی اثر میافزاید. به عنوان مثال در طراحی بروشور و پوستر (به طراحی منصور حسینی) عبارت « نظم نوین جهانی » علاوه بر انتقال مفهوم مورد نظر پینتر همان نظم نوین جهانیای است که جلوی چشم کسانی را گرفته که خود در معرض تحمیل این نظم دهی قرار گرفتهاند. صندلی های نامنظم تماشاگران/ بوی نفت که فضای اجرا را اشغال کرده است ( به کار گیری حس بویایی هم برای ارتباط بیشتر و هم به عنوان دال حامل معنا )/ نوری که زاویه تابش آن به تعمد رو به فرد متهم و تماشاگران حاضر در سالن است و با قطع و وصل شدن آن توسط بازیگران قصد آزار تماشاگران را دارد/ کراواتی که روی چشم فرد متهم بسته شده است/ تابش نور به صورت بازیگران که از آنها موجوداتی کریه میسازد/ این نشانه ها در کنار دیگر نشانه های کلامیای که پینتر در درام خود به کار گرفته است همه و همه سعی در هدایت مخاطبان به سمت لایه های دلالتی متن دارند.
ریتم اجراء ریتمی یکنواخت و تقریبا سرد همراه با مکث ها یا سکوت های نسبتا طولانیای است که از جمله مؤلفههای مهم آثار پینتر است. در این اثر سه کارکتر حضور دارند، دو بازجو و یک متهم که قصد شکنجه ی او را دارند. این شکنجه البته کاملن روانی و موسوم به شکنجه سفید است. دیدیم که دو بازجو یا شکنجهگر حتی برای یک بار هم دست به متهم نزدند. آنها شروع به تصویر سازیهایی برای فرد متهم میکنند که این تصویرها روح و روان فرد را دچار آشفتگی و هراس میکنند. این کارکترها علاوه بر تمایلات جنسی مشکوک به میزان قابل توجهی هیستریک و روان رونجورند و غریزهی خوشونت و ویرانگری تشدید شدهی آنها به همراه نشانههایی که پینتر ارائه میکند مخاطب را به سمت زیرینترین لایههای شخصیتی آنها میکشاند. شخصیتهایی با گذشتهای ابهام آمیز در روابط خانوادگی و اجتماعی خود. پینتر چندان گذشتهی آنها را برای ما شرح نمیدهد و شناخت آنرا برای مخاطب در هالهای از ابهام میگذارد. ابهام، پیچیدگی و رمز گذاری متکثر عناصری هستند که در این اثر، پینتر به آنها علاقه نشان میدهد. دو بازجو سعی در تحمیل چیزی به فرد متهم دارند که هرچه که هست حاصل دمکراسی است.
دز ( حامد هوشیار ) : تو داری دنیا رو آماده و تر و تمیز نگه میداری /اشاره تحقیر امیز به فرد متهم / برای دمکراسی. ... و اون هم به این نتیجه میرسه...
و اما بوی نفت که فضای اجرا را اشغال کرده است همانطور که گفته شد علاوه بر ارتباط بیشتر از طریق حس بویایی به عنوان یک دال بسیار مهم توسط کارگردان به کار گرفته شده است. این دال خوانش ما را به سمت نظم نوینی که حاصل نظام سرمایهداری است میکشاند. نظامی که به قول هابرماس دمکراسی را به عنوان یک شیوهی کنترل اجتماعی به کار میبرد و کاملن در خدمت تولید سرمایه در یک نظام سرمایه داری است.
منابع:
ـ پست مدرنیسم/ گلن وارد/ ابوذر کرمی، قادر فخررنجبری/ نشر ماهی/ تهران 1387
ـ تئاتر پیشتاز، تجربه گر و عبث نما/ فرهاد ناظرزاده کرمانی/ نشر جهاد دانشگاهی/ تهران 1367